۱۳۸۸/۰۶/۰۸

فلسفه چیست؟

کلمه فلسفه
لفظ فلسفه ریشه یونانی دارد این لفظ معّرب کلمه «فیلوسوفیاPhilosophia» است. فیلوسوفیا مرکب است از دو کلمه : «فیلو» به معنی دوستداری و «سوفیا» به معنی دانایی؛ پس کلمه فیلوسوفیا به معنی دوستداری دانایی است.

فیثاغورس اندیشمند و ریاضیدان بزرگ یونان اولین کسی بود که خود را «فیلوسوفوس» یعنی دوستدار دانایی خواند. افلاطون هم, «سقراط» را «فیلوسوفوس» معرفی می کند.

پیش از سقراط ,گروهی پدید آمدند که خود را «سوفیست» یعنی دانشمند می نامیدند . این گروه ادراک انسان را مقیاس حقیقت و واقعیت می گرفتند. ایشان می گفتند هر کس هر چه خودش بفهمد همان حقیقت و واقعیت است و برای حقیقت و واقعیت, ارزش و اعتباری جدا از ادراک آدمی قائل نبودند. سوفیستها در استدلالهای خود مغالطه می کردند, یعنی استدلالهایی به کار می بردند که ظاهراً درست به نظر می رسید اما در واقع غلط بود.
بتدریج کلمه سوفیست مفهوم اصلی خود را از دست داد و مفهوم مغالطه کار به خود گرفت. کلمه «سفسطه» در زبان عربی از لفظ سوفیست گرفته شده است و اکنون معنای رایج آن مغالطه کاری است.

اصطلاح فلسفه در بین مردم

فلسفه حوزه‌اي از دانش بشري است كه به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسيار كلي و جايگاه انسان در آن مي‌پردازد؛ مثلاً اين كه آيا جهان و تركيب و فرآيندهاي آن به طور كامل مادي است؟ آيا به وجود آمدن يا به وجود آوردن جهان داراي هدف است؟ آيا ما مي‌توانيم پاسخ قطعي بعضي چيزها را بيابيم؟ آيا ما آزاد هستيم؟ آيا ارزشهاي مطلقي وجود دارند؟ تفاوت اصلي فلسفه يا علم در اين است كه پاسخهاي فلسفي را نمي‌توان با تجربه يا آزمايش تاييد كرد. مقصود از فلسفه «تبیین عقلانی» یک واقعه یا پدیده است.گویی آدمی در مقابل حوادث جهان دچار حیرت می شود و برای زدودن حیرت و فهم حقایق امور است که به سوی فلسفه می رود. ارسطو می گوید: «اعجاب و حیرت است که نخستین اندیشمندان و همچنین مردم امروز را به بحثهای فلسفی کشانیده است.»
فلسفه و علوم انسانی

در رشته های مختلف علوم انسانی مانند روانشناسی و جامعه شناسی, اقتصاد, سیاست و حقوق, نظریات دانشمندان, بسته به اینکه چه تصویری از انسان داشته باشند, فرق می کند. این دانشمندان در باره ماهیت و حقیقت «انسان» عقایدی دارند که اثبات آن عقاید از راههای علمی و تجربی ممکن نیست و همان عقاید اساس و شالوده نظریات آنها در رشته های علوم انسانی است.
1.فلسفه و راوانشناسی

روانشناسی علمی است که در آن حالات روانی و رفتار آدمی تحقیق و بررسی می شود. اگر فیلسوفی معتقد باشد که انسان به غیر از جسم مادی ,صاحب یک روح غیر مادی هست, روانشناسان پیرو او با روانشناسان پیرو مکتب فیلسوفی که معنقد به روح نیست فرق خواهد کرد.
2.فلسفه و جامعه شناسی

«جامعه عبارت است از تجمع گسترده ایی از مردم با عقاید و سنتها و روشهای زندگی و منافع اقتصادی و سیاسی مشترک, که برای رسیدن به هدف های مشترک خود, آگاهانه با یک دیگر تعاون عمومی دارند.» و فلاسفه در مورد مسائل متعدد این شاخه به بحث و گفتگو می پردازند.
الف.اصالت فرد و اصالت جامعه
بعضی از جامعه شناسان در نظریات خود اهمیت و اصالت را به «فرد» می دهند و بعضی آن را به «جامعه» می دهند. آن دسته که اصالت را به «فرد» قائل هستند «جامعه» را چیزی جز مجموع افراد نمی دانند و برای جامعه جدای از افراد حیثیت و وجود مستقلی قائل نیستند و تمامی نظریاتشان را بر این اساس بنا می کنند.
ب. انسان و پایگاه طبقاتی او
از مباحث جامعه شناسی که ریشه در بینش فلسفی جامعه شناسان دارد, این مطلب است که آیا انسان, موجودی است کاملاً تابع پایگاه طبقاتی خود و یا اینکه انسان می تواند خود را از تأثیر مطلق و بی قید و شرط پایگاه طبقاتی خود آزاد سازد؟آزاد بودن انسان یا مجبور بودن و تابع بودن او نسبت به شرایط پایگاه طبقاتی او, یک بحث فلسفی است.
3. فلسفه و علم سیاست
یکی از مسائل مهم در علم سیاست این است که حکومت بر مردم حق چه کسانی است. و مردم باید از چه کسی یا چه کسانی اطاعت کنند؟ بسیاری از جامعه شناسان غربی, اقتدار و مشروعیت سیاسی را متعلق به «اکثریت» مردم یک جامعه می دانند و معتقدند که اقلیت باید تابع رأی اکثریت باشد.
4.فلسفه و علم اخلاق
در اخلاق همه جا صحبت از خوبی و بدی و بایدها ونبایدها است. و راستگویی و وفای به عهد و ادب جزو کارهای خوب هستند و دروغ و بدقولی و تکبّر جزو کارهای بد. در اینجا این سوال به وجود می آید که اساس و شالوده چنین تقسیماتی چیست؟ و چه کسی این تقسیمات را انجام داده؟ پیداست که جواب اینها در خود اخلاق یافت نمی شود و باید به سراغ «فلسفه اخلاقیات» رفت.
5. فلسفه و علم حقوق
یکی از مسائل اساسی علم حقوق این است که «جرم» چیست؟ و «مجرم» کیست؟ و چه کسی باید برای مجازات مجرمان «قانون» وضع کند؟ سوال مهم دیگر این است که چرا باید اشخاص مجرم «مجازات» و «تنبیه»شوند؟ و چه کسانی حق دارند که کار مجازات را انجام دهند؟ و فیلسوفان در مورد این مسائل با هم به بحث می نشینند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر